به گزارش مشرق، عبدالله گنجی طی یادداشتی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت:
از مهمترین مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی وارونهسازی خصایص و ویژگیهای آن در جهان توسط رسانه ها و دستگاههای سخنپراکنی نظام سلطه است. به همین دلیل بسیاری از مردم جهان وقتی با داشتهها، ظرفیتها و فرهنگ ایرانیان مواجه میشوند متعجب میشوند و به اغفال خود توسط تبلیغات دشمنان ایران اعتراف مینمایند. حال که آشوب و اعتراضهای اخیر به پایان رسید، نظام سلطه با کلیدواژه «سرکوب معترضین» مشغول ادراکسازی جدید از نظام با هدف تحریم های حقوق بشری (به جای خروج از برجام) است اما این انگاره در برخی نخبگان درون کشور نیز وجود دارد که حق اعتراض به رسمیت شناخته نمیشود. کسی جرئت نقد و اعتراض به دستگاههای حاکمیت را ندارد. هرکس کوچکترین نقد و اعتراضی کند سر از زندان در میآورد و ... این انگاره نسبتاً به باور هم تبدیل شده است اما حقیقت ماجرا واقعاً همین است؟
اطلاعات و آمار چیز دیگری را نشان میدهد که مظلومیت چهره نظام را دوچندان میکند. در همین 16 آذر امسال بیش از 700 برنامه نقد در دانشگاههای کشور برگزار شد که مجوز آن توسط خود حاکمیت صادر شده است. ارقام نشان میدهد ایران اولین کشور جهان در پایبندی به «حق اعتراض» است. اگرچه علت اعتراضها نشان از وجود مشکلات در کشور دارد اما وجود و به رسمیت شناختن حق اعتراض در ایران آن را به کشور اول جهان تبدیل کرده است، حال آنکه جهان استکبار و دنبالههای داخلی آن تصویری استبدادی و سرکوبگر از این نظام به جهان مخابره میکنند و با وارونهنمایی، حلقههای بعدی مواجهه با نظام را دنبال مینمایند. تحریک و حمایت دو رکن اولیه استکبار در مواجهه اجتماعی با نظام است و پس از ناکامی، فاز سوم که تحریم است، کلید میخورد.
در سال 1395 بیش از 1500 تجمع اعتراضی و حتی غیرقانونی در ایران انجام شده است که حتی از دماغ هیچ کس خون نیامده است. در سال قبل، 138 اعتصاب در محل کار و 1952 اعلام نارضایتی از طریق طومارنویسی یا شکایتهای جمعی به مسئولان نظام ارسال شده است. با کدامیک برخورد قهری انجام شده است؟
در نیمه اول سال 1396 بیش از 1387 تجمع اعتراضی در سراسر کشور برگزار شده است. حاکمیت کدامیک را سرکوب کرده است؟ در همین سال 214 اعتصاب موقت اعتراضی و 3429 اعتراض طوماری و کتبی برای مسئولان کشور ارسال شده است. کدام یک از آنان به رسمیت شناخته نشده است؟
در همین اغتشاشات اخیر بیش از 100 تجمع غیرقانونی (در برخی شهرها چند بار) اتفاق افتاده است که فقط هفت مورد آن که نفوذیها به دنبال حمله به کلانتری، زندان و فرمانداری بودند موجب برخورد شده است و بقیه به رغم صحنههای خشن تخریب و آتشسوزی تحمل شده است. در کجای دنیا خانمی میتواند در چشم افسر ارشد پلیس زوم کند و به رهبرش توهین کند و آن پلیس با صبوری از او درگذرد؟ کدام تجمع بدون اغتشاش در ایران محترم شمرده نشده است؟ اکنون امریکای جهانخوار که از ورود ایرانیان به امریکا جلوگیری میکند و برجام را اجرا نمیکند و ملت ایران را تروریست مینامد و هر روز تحریمی جدید وضع میکند، خود را در کنار ملت ایران میداند که البته خروجی آن مضحکهای برای خنداندن مردم جهان بیش نیست.
بدون تردید این ظلم به نظام جمهوری اسلامی قبل از اینکه از سوی دشمنان و امپراتوری رسانهای آنان انجام شود به نخبگانی برمیگردد که پرستیژ معنابخش به خود را سکوت در مقابل این ظلم بزرگ یا همراهی با دشمن میدانند. شاید امام راحل نیز در همین شرایط بود که فرمود: خدایا تو میدانی که ما کسی جز تو نمیشناسیم و نخواستهایم که بشناسیم و شاید فشارها برای سازش بود که باز فرمود: «کسی تصور نکند ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.»
ملت بزرگ ایران که کولهبار مبارزه با تروریسم و تزویر و زر و زور را به پرچمداری امام راحل و مقام معظم رهبری بر دوش گرفته است میداند که تا بر این هویت اصرار دارد لحظهای از کید و مکر دشمنان در امان نخواهد بود و فشارهای همهجانبه دشمن وجود خواهد داشت. مشکلات معیشتی مردم بدون تردید مسئله اول حاکمیت و دولت است اما ایرانیان آزاده نمیتوانند برای رفع سرابگونه آن عزت خود و استقلال کشور را نادیده بگیرند.
برون رفت از وضع موجود دو راهکار اساسی دارد که عدم توجه به آن مسئله را حل نمیکند و دشمنان در کمین نشسته مجدداًً از شیارهای چالشهای موجود وارد خواهند شد. اول وحدت همه نخبگان کشور و دوم کارآمدی است. دولت باید از سیل ایدههای بیرون از خود استقبال نماید و از روزمرگی به د رآید و برای چالشهای موجود نسخهای شفابخش و امیدآفرین تجویز نماید و از وحدتی که پس از اتفاقات اخیر رخ داد حداکثر استفاده را بنماید.